گزارش برنامه صعود به قله تفتان
به نام مهربان بی همتا
نام برنامه: صعود به قله تفتان "برنامه ۱۲۸"
همنوردان شرکت کننده: احیا کیقبادی، محمد بحرینی، حمیدرضا رحیمی، محمد جواد گلزارپور، مسعود ترابی، داریوش جعفر زاده، رایونا موسویان، مینا رحیمی
سرپرست برنامه: حمیدرضا رحیمی
زمان برنامه: ۳۰ بهمن الی ۴ اسفند ۹۶
جلودار گروه: حمیدرضا رحیمی
عقب دار گروه: داریوش جعفرزاده
نویسنده: مینا رحیمی
معرفی کامل منطقه: این کوه در جنوب شرق ایران در ۵۰ کیلومتری شمال شرقی شهر خاش واقع شده است. تفتان نام تنها آتشفشان نیمه فعال در سراسر ایران است. فعالیت های شدید آتشفشانی در آغاز دوره ی کواترنر بر ارتفاع آن افزوده تا جایی که هم اکنون این کوه با۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترین نقطه ی استان محسوب می شود.
تفتان در زبان پارسی به معنای مکان گرم است که از کلمه "تفت" به معنای گرم و سوزان می آید و علت آن آتشفشانی بودن این کوه و خروج گاز گوگرد از درون آن است.
کوه تفتان دارای ۴ قله می باشد:
قله ی شمالی که مرتفع ترین آن می باشد به نام کوه زیارت است، قله ی جنوبی که کوتاه تر و آتشفشانی است، مادر کوه نامیده می شود، قله ی شمال شرقی صبح کوه و قله ای که در مغرب مادر کوه قرار دارد نر کوه نامیده می شود.
و کوهنوردان عموماً از یال غربی صعود می کنند که در آن پناهگاه مجهزی ساخته شده است.
پوشش گیاهی منطقه: از گیاهان قابل رویش در این ناحیه می توان به درختانی همچون پسته کوهی، بنه، بادام کوهی، گز، سیه چوب، درمنه، ارژن و پوشش گیاهی مانند آویشن، خارگلک، گرمونه، کاسنی، ریواس، بومادران، پونه، کاکوتی، گون، هزارخار،کلم وحشی اشاره کرد.
گوناگونی جانوری منطقه: روباه، شغال و گرگ بخشی از پوشش جانوری منطقه را تشکیل می دهند.
بهترین فصل صعود به قله تفتان: صعود قله تفتان در چهار فصل امکان پذیر است فقط در فصل زمستان به دلیل وزش بادهای سنگین و سرد صعود به این قله بسیار دشوار است.
گزارش برنامه : ساعت ۱۱روز دوشنبه ۳۰ بهمن ماه، اعضای گروه در پایانه راه آهن تهران حضور یافتند تا به سمت زاهدان حرکت کنند .قطار رأس ساعت حرکت کرد و ساعت ۹ صبح روز سه شنبه گروه به شهر زاهدان رسید.
طبق هماهنگی های قبلی که سرپرست گروه با هیئت کوهنوردی سیستان و بلوچستان انجام داده بود ،یک ون در انتظار بچه های گروه بود که آن ها را به اقامتگاه هیئت کوهنوردی(دهکده سبز ورزشی زاهدان) ببرد.
براساس برنامه ریزی اولیه ، قرار بود وسایل اضافی را در اقامتگاه قرار دهیم و بعد از استراحت کوتاهی به سمت شهر خاش حرکت کنیم، ولی به محض رسیدن به اقامتگاه با گفتگویی که سرپرست با آقای راشکی رئیس هیئت کوهنوردی زاهدان انجام داد گفته شد سرعت باد در مسیر صعود بسیار زیاد است و امکان صعود بی خطر وجود ندارد. ابتدا تصمیم بر آن شد که حرکت به سمت خاش را به چهارشنبه موکول کنیم ولی با گفته شدن این موضوع که چند گروه دیگر زودتر به سمت خاش و پناهگاه حرکت کرده اند تصمیم گرفتیم که طبق برنامه ریزی اولیه برنامه را پیش ببریم.
با بررسی های انجام شده، متوجه شدیم که در طول مسیر صعود و در پناهگاه آب آشامیدنی وجود ندارد یا اگر باشد قیمت آن بسیار زیاد است،بنابراین آب و لوازم مورد نیاز از زاهدان خریداری شد و ساعت ۱۱:۴۵ زاهدان را به مقصد خاش ترک کردیم.
فاصله زاهدان تا خاش ۱۷۰ کیلومتر است .در میانه های راه قله ی زیبای تفتان خودنمایی می کرد که اعضای گروه را به وجد آورده بود و ابرهای کلاهی شکل (pileus) که قله را در برگرفته بود خبر از آن می داد که باد شدیدی در حال ورزیدن است.
با وجود ایست های بازرسی مابین راه که منجر به توقف هایی کوتاه می شد، در کیلومتر ۱۳۰ با دیدن تابلوی قهوه ای رنگ تفتان که ورودی مسیر روستای تمندان و گوشه بود وارد جاده فرعی شدیم و بعد از طی مسیری نسبتاً طولانی حدود ۲۸ کیلومتر و عبور از روستاها و جایی که دیگر جاده تمام شده بود ، ساعت ۱۳:۱۵ به اردوگاه دره گل خاش که ابتدای مسیر صعود بود رسیدیم.
به محض پیاده شدن به دلیل وزش شدید باد و سرد بودن هوا با راهنمایی یکی از پسربچه های روستا در یک اتاق کوچک دقایقی را صرف خوردن ناهار کردیم.بعد از صرف ناهار بلافاصله کوله ها بسته شد و ساعت ۱۴ گروه با سرقدمی حمید و عقب داری عمو داریوش شروع به پیمایش به سمت پناهگاه صبح نمود.
مسیر صعود کاملاً پاکوب بود و نیازی به راهنما وجود نداشت .با مسیریابی حمید با کمک gps به مسیری که از دره می گذشت ، در کنار بستر رودخانه که بوی پونه وحشی به راحتی قابل استشمام بود و حالا از شدت باد بسیار کاسته شده بود ادامه دادیم.
در تمام طول مسیر روی تخته سنگ ها شعار و اسم نویسی هایی به چشم می خورد که منظره های زشتی را به وجود آورده بود و تابلوهای متعدد محیط زیستی که خود راهنمایی برای صعود بودند .
پس از عبور از کف دره به اولین دست به سنگ رسیدیم که به دلیل سنگ های ریزشی و خطرناکی که وجود داشت اعضا به هم پیوسته حرکت می کردند. پس از عبور از این منطقه که چندان سخت هم نبود در سمت چپ وارد دره ای صخره ای شدیم که به آن تنگه گلو می گفتند که گویا قسمت سخت مسیر بود.
در انتهای آن به بن بستی رسیدیم که نیاز به دست به سنگ شدن از سنگی به ارتفاع تقریبی ۱۰متر بود که این مسیر اصلی صعود بود. طبق اطلاعات از قبل به دست آمده راه عبور از این تنگه از طریق یک پله طنابی بود که به دلیل عدم وجود آن ، بنا به تصمیم سرپرست از تنگه خارج شدیم و از مسیر دیگری که شیبی تقریبا تند در خارج از دره بود به مسیر ادامه دادیم.۳ نفر از همنوردان برای مطمئن شدن از مسیر ،جلوتر حرکت کردند و به محض اطمینان ،کل گروه به ادامه مسیر پرداخت که با کمی دور شدن راه و شیب زیاد که سرعت گروه را کم کرده بود بعد از حدود ۴۰ دقیقه دوباره وارد راه اصلی شدیم و با خسته شدن یکی از بچه های گروه دقایقی را به استراحت پرداختیم.
کم کم به تاریک شدن و سرد شدن هوا نزدیک می شدیم و سعی داشتیم سریع تر به پناهگاه برسیم.
بعد از جداشدن از دره که پر بود از سنگ های گوگردی که زیبایی خاص خود را داشت با عبور از روی یال باید آخرین شیب تند را ادامه می دادیم که چراغ روشن پناهگاه از فاصله ی نسبتاً دور در انتهای آن دیده می شد.
وگروه با سرعتی که با وجود خستگی و تاریک شدن هوا کم تر شده بود ساعت ۱۸:۴۰ به پناهگاه صبح که در ارتفاع ۳۲۴۰ (اندازه گیری با gps گروه garmin map64s) قرار داشت رسید.
پناهگاه تشکیل شده بود از ۲ ساختمان قدیم و جدید در کنار هم، که پناهگاه جدید دارای اتاق های مجزا بود که به طور کامل تکمیل نشده بود. در محوطه ی بیرونی پناهگاه سرویس بهداشتی وجود داشت و آب مورد نیاز از چشمه پایین دستی تامین می شد که به دلیل سرد بودن هوا چشمه یخ زده بود و قابل استفاده نبود. بطری های 5/1 لیتری آب معدنی با قیمت ۴۰۰۰تومان در آنجا به فروش می رسید که نیازی نبود اعضای گروه بطری های سنگین آب های خریداری شده از شهر را تا پناهگاه حمل کنند.
و از دیگر نکات مثبت پناهگاه آنتن دهی خوب ایرانسل بود.
با صحبت های حمید با نگهبان پناهگاه ، قرار شد یک اتاق در ساختمان جدید به گروه داده شود که هزینه ی اقامت برای هر نفر طبق گفته ی هیئت کوهنوردی زاهدان ۱۰هزار تومان بود ولیکن به ازای هر نفر ۱۵ هزار تومان از گروه گرفته شد که بعد از اعتراض به هیئت ،گفته شد تخطی نگهبان بوده که پول برگشت داده می شود که اینطور نشد.
بعد از مستقر شدن و پذیرایی با چای ذغالی ،خستگی راه و سرما تا حدودی فراموش شد و بچه ها مشغول آماده کردن شام شدند و بعد از صرف آن ساعت ۲۱ خاموشی اعلام شد.
با گذراندن یک شب بسیار سرد ساعت ۴ صبح بیدارباش بود.بعد از خوردن صبحانه ، با کوله هایی که از شب قبل طبق گفته حمید دو تا یکی شده بود و وسایل اضافی قرار بود در پناهگاه بماند، گروه ساعت ۴:۵۵ پناهگاه را به سمت قله ترک کرد.
مسیر قله هم چنان پاکوب داشت و شیب در قسمت هایی از مسیر زیاد بود و در نیمه های راه وزش باد، نسبتاً شدید بود که تا قله نیز ادامه داشت.
بعد از عبور کردن از اولین شیب تند به یک دشت زیبا رسیدیم که خورشید در حال طلوع کردن بود و زیبایی منطقه را چندین برابر کرده بود.
با عبور کردن از دشت یک شیب تقریبا طولانی دیگر را پیش رو داشتیم که با خستگی یکی اعضای تیم سرعت گروه کم شده بود و زمان کوتاهی را به استراحت اختصاص دادیم .
کم کم به دهانه گوگردی نزدیک می شدیم و بوی نامطبوع گوگرد همه ی فضارو در برگرفته بود .ماسک هایی از قبل خریداری شده بود ولی خوشبختانه هیچ یک از اعضا با مشکلی روبرو نشد که بخواهد از آن استفاده کند.
با رسیدن به دهانه ی گوگردی که روی قله ی فرعی قرار داشت و گرفتن عکس، حدود ۱۵ دقیقه بر روی یال پیش رو ادامه مسیر دادیم و ساعت ۷:۵۰ به قله اصلی تفتان (ماده کوه) به ارتفاع ۳۹۳۲ متر (اندازه گیری با gps گروه garmin map64s) رسیدیم.
بعد ار گرفتن عکس یادگاری با بنر گروه و استراحتی کوتاه به دلیل شدت گرفتن باد و نیز توقف کوتاه دیگری در نزدیکی دهانه ی گوگردی رأس ساعت۸:۳۰ به سمت پناهگاه حرکت کردیم.
در مسیر بازگشت همنوردان زیادی را در حال صعود دیدیم و احوالپرسی هایی در مسیر صورت گرفت.
هر چه از قله فاصله می گرفتیم از شدت باد کاسته می شد، که با سرعت خوب گروه و بدون توقف ساعت ۹:۴۰ به پناهگاه رسیدیم.
یک ساعت را به استراحت کردن و بستن کوله ها اختصاص دادیم و ساعت ۱۰:۴۰ بعد از عکس گرفتن در محوطه ی پناهگاه ، راهی اردوگاه دره گل شدیم.
موقع بازگشت تصمیم بر آن بود که از همان مسیر اصلی (تنگه گلو) عبور کنیم. با کمک کردن اعضای گروه به یکدیگر ، با دست به سنگ شدن به کف دره رسیدیم و کوله ها به وسیله ی طناب به پایین صخره آورده شد و باز هم بدون توقف به مسیر ادامه دادیم و ساعت ۱۳:۴۰ به اردوگاه رسیدیم و بعد از صرف ناهار راهی زاهدان شدیم و ساعت ۱۷ به اقامتگاه رسیدیم.
از مشکلات اقامتگاه هیئت کوهنوردی می توان به نبود هیچ مسئولی در آنجا اشاره کرد که با هر ورود و خروج نیاز بود که زمانی را برای باز کردن در ها معطل شویم . و هزینه ماشینی که در اختیار گروه قرار داده بودند ۳۰۰هزار تومان گفته شده بود ولی در نهایت ۴۵۰ هزار تومان گرفته شد.
ولی از نکته مثبت آنجا می توان به داشتن حمام اشاره کرد .
اعضای گروه شب و صبح پنجشنبه را صرف گشت در شهر و خرید در بازار زاهدان کردند.
و ساعت ۱۴:۳۵ روز پنجشنبه زاهدان را به مقصد تهران ترک کردیم و ساعت ۱۲ ظهر روز جمعه برنامه با موفقیت به اتمام رسید و نتیجه ی آن همدلی و دوستی بیشتر بینمان شد.
خیلی خوب بود وانشاله همواره صعودهای زیبا وامن رو داشته باشید
با سلام
ممنون از گزارش و عکس های صعود به قله
آرزوی موفقیت براتون دارم
مرد حسابی این پنج قرون دوهزار بازی چیه در اوردی. کوهنوردارو گدا جلوه میدی. وظیفته تو اون اقلیم کلی هم پول کمک کنی به اون مردم. میری حالتو میبری. یکی از بکر ترین قله های ایرانو مفت و مجانی میزنی بعد میای پنج قرون گرون تر بود؟! عجبا… اونوقت همین تو بری ارارات اشغال، مث سگ پوستتو میکنن تورکا و می دوشنت
خوب مرتیکه دزدی کرده باید ذزد رارسوا کرد
از لحن شما ادب و متانت کوهنوردی و اخلاق ورزشی کاملا هویداست
عالی بود …لذت بردم